مردم گل کاشتند
تاریخ ایران مملو از رخدادهای تلخ و شیرین است. این تاریخ پربار نشان میدهد مردم این سرزمین در مواقعی خاص کنشهایی را بروز دادهاند که هیچ جامعهشناس یا مورخی توان پیشبینی آن را نداشته است. زله کرمانشاه هنگامه بروز چنین پدیدهای بود. هجوم ملت ایران برای کمکرسانی به هموطنان کُردِ آسیبدیده به حدی غیرمنتظره بود که حیرت بسیاری از کارشناسان را برانگیخته است. دوستان و همکارانی که از مناطق زلهزده بازگشتهاند، کولهباری از خاطرات و تصویرهای باورنکردنی با خود به همراه آوردهاند. آنان از گذشت و ایثار ن و مردانی میگویند که تا هفته گذشته کسی نمیتوانست نمونهای از آن را در زندگی عادی خود سراغ گیرد. به شکلی واقعی و ملموس مفهوم جامعه» در مناطق زلهزده مشاهده شد. آنچه که در آنجا دیده میشد نه جامعه کلنگی و کوتاهمدت بود و نه مجموعهای از افراد اتمیزه شده. آنجا جامعه به معنای واقعی خود جلوه یافته است. جامعهای که افراد در آن با ریسمانهای نامرئی به یکدیگر پیوسته بودند. آیا افتخاری از این بالاتر که مردم آسیبدیده خیالشان بابت آذوقه و نیازهای روزمرهشان راحت است؛ چون میدانند مردم آنها را تنها نمیگذراند؟ وقتی کامیون کمکهای کسبه پاساژ پلاسکو را میبینیم، تنها یک سوال باقی میماند؛ مسئولان و مدیران ی کشور چه توضیحی برای این تصاویر دارند؟ آنهایی که از هر فرصتی برای انتشار پروپاگاندا سود میجویند آیا با دیدن این تصاویر شرمگین نمیشوند؟
بعد از موضوع مسکن مهر، ، رئیسجمهور کشور، نهایتا این نتیجه را میگیرد که دولت مجری خوبی نیست و ساختمانها باید توسط مردم ساخته شود. آقای رئیسجمهور فرصت را مناسب دیده تا تهای خود را با سرعت هرچه تمامتر ادامه دهد. پرسش این است که پس آن همه خانه شخصیساز که فرو ریخته در کجای معادله قرار میگیرد؟ آیا با دوگانه دولتی- شخصی میتوان برای تمام مشکلات کشور راه حل ارائه کرد؟ گویا دولت فعلی، با کمک برخی اشخاص و احزاب، قصد ندارند در مسیری که برگزیدهاند اندکی تامل کنند. طبق مشاهدات دوستانی که به مناطق زلهزده سفر کرده بودند، کاملاً واضح است که میزان تخریب در مناطق مرفهنشین جامعه با بخشهای فقیرنشین تفاوت بسیار زیادی داشته است. آقای ، مشکل دولتی یا خصوصی بودن ساختوساز نیست. مشکل عدم توازن در میزان توانایی مالی میان اقشار جامعه است. فاصله طبقاتی در جامعه امروز ایران بیداد میکند. حتی پولدارها در زله بیشتر از فقرا زنده میمانند یا بهتر بگوییم، حق بیشتری برای زندگی دارند. اندیشه حاکم بر دولت بجای آنکه فکری برای این معادله ناموزون کند و بتواند راهکاری برای کمشدن شکاف طبقاتی بیابد، کماکان معتقد است باید بخش خصوصی تمام سرمایه کشور را در دست خود محصور کند. پرواضح است رقبای دولت نیز برای این شکاف طبقهای راهکار مشخص و درست و حسابی ارائه نکردهاند. نژاد و دوستانش که چند روزی است بهشدت دنبال جلب توجه هستند، سفر به مناطق زلهزده را فرصت مناسبی برای این موضوع یافتهاند. نژاد مانند همیشه وقتی از وی سوالی میشود (این بار در مورد مسکن مهر) با فرار به جلو سعی میکند بجای پاسخگویی، صورت مسئله را پاک کند. مسئولان و مجریان ی کشور باز هم ثابت کردند که برداشت جناحی و سوءاستفاده برای حذف رقبا مهمترین هدف آنها در نزدیکی به مردم است. اما باید توجه داشت این رویه موجب نمیشود که به دنبال تزدایی از جامعه باشیم. باید دقت کرد که تورزی با زد و بندها و دوزوکلکهای ی کاملا تفاوت دارد. تورزی اجتماعی اتفاقا نقطه مقابل این طرز عملکرد مسئولان است. وقتی از تورزی اجتماعی سخن به میان میآید، عملا قصد و هدف از آن کم کردن میزان اختیار مسئولان اینچنین برای تصمیمگیری در امور ی است. هرچه جامعه در تصمیمگیری ی بیشتر دخیل باشد و هرچه ت در روزنهها و موضوعات مختلف زندگی مردم نهادینه شود، اتفاقا میدان عمل برای سواریهای ی از رخدادهای اجتماعی کمتر میشود. برخی با انتقاد از یکردن آسیبهای ناشی از زله اخیر، آن را نوعی غفلت در رسیدگی به آلام و مشکلات آسیبدیدگان تلقی کردهاند. نگاهی که معتقد است زندگی مردم را نباید به ت گره زد و مباحث ی باید به پشت درهای بسته منتقل شود، عملا فرصت را برای موجسواران ی بیشتر مهیا میکند. مردم رعیت نیستند که برای تصمیمگیری در مورد زندگی آنها نیازی به حضورشان نباشد و ایشان موظف به تمکین از اوامر باشند. مردم صاحباختیاران اصلی عرصه تورزی در جمهوریها محسوب میشوند. هرچه آنها در این حیطه بیشتر حضور داشته باشند، از اتخاذ تهای غلط بیشتر جلوگیری میشود.
در پایان باید به نکتهای دیگر اشاره کرد. آیا کسی در مورد حضور احزاب ی در این واقعه نشانهای دیده است؟ آیا به غیر از صدور چند پیام تسلیت، اثری از احزاب در میان زلهزدگان کرمانشاه دیده میشود؟ آیا احزابی که در ایام انتخابات همواره از مطالبات مردم سخن به میان میآورند، خود را موظف به حضور در این میدان دیدهاند؟ این موضوع نشان میدهد که احزاب ی در ایران هنوز به آن معنای واقعی که نماینده طیف مشخصی از مردم باشد، شکل نگرفته و صرفا بنگاههایی برای کاسبی و تجمیع آرای مردم در موسم انتخابات تلقی میشوند. باید اذعان کرد مادامی که احزاب واقعی برخاسته از بطن جامعه شکل نگیرد و همواره اشخاص تعیینکننده خط مشی ی کشور باشند، هیچ اتفاق مهمی در عرصه ی کشور به وجود نخواهد آمد.
رومه همدلی شماره 744
درباره این سایت